سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 87/7/13 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

خوب با وجود تمامی مطالبی که من توی وبلاگم مینویسم میخوام به نتیجه ای  برسم و می خوام از شما خانمها ی عزیز بپرسم مگر غیر از اینه که اگه حتی یک روز زن در خانه نباشه تمام نظم خانه به هم میریزد . این مردهایی که حتی توانایی اداره امور شخصی خودشان را به تنهایی ندارند ، همینهایی که در دامن همین مادر پرورش پیدا کردن ،  و اگر زن نبود زندگی نبود ( متعصبانه حرف نمی زنم فقط می خوام به اصل برابری برسم)

آیا قابل قبول است که زن اینقدر ضعیف عمل کند ؟ آیا میتوان پذیرفت که یک عمر بی هیچ دلیلی زن مطیع مرد باشد ؟ البته من نمیگم با جنس مرد بد باشیم نه میخوام بگم خودمون باشیم بدونیم که ما هیچ فرقی با مردا نداریم و حتی با زنان موفقی که بهتون معرفی میکنم می بینیم که چه زنان موفقی در تاریخ جهان و ایران داشتیم و داریم، که  با توجه به این همه محدودیت برای جنس زن همچنان پابه پای مردان پیش رفته اند . چه بسیارند زنانی که با وجود داشتن شوهرها ی بد ، معتاد ، بیکار و ... زندگی خانواده را اداره می کنند .  زنانی که در کارخانه ها کارهای سخت و کارگری می کنند و حتی دستمزدی کمتر از مردان می گیرند. زنانی که کارهای کشاورزی میکنند و هم زمان مسئولیت خانه داری و بچه داری را هم به دوش میکشند. و... 

پس چرا باز هم قبول میکنیم که اینهمه بیعدالتی را بدوش بکشیم؟ چرا در ارث حق زن ومرد برابر نیست؟

چرا حق طلاق با زن نیست؟ و خیلی چراهای دیگر...

امیدوارم شما دوستان عزیز بتوانید از بخش  زنان موفق و زنان نامدار حداکثر استفاده را بکنید .خوشحال میشم که با نظرات و انتقادات و پیشنهاداتتان در هر چه پر محتوی کردن این وبلاگ بکوشید.   


تاریخ : چهارشنبه 87/7/10 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

اصل برتری مردانه که با این اسطوره پشتیبانی می شود که  زنان از جنس فرودست به شمار می روند ، تنها در جامعه پدر سالار ما وجود دارد. در نخستین سیستم مادر سالاری ( جامعه بدوی) که بر پایه اصول اشتراکی برپا شده بود، چنین چیزی ، یعنی سلطه یک جنس بر جنس دیگر وجود نداشت.

یکی از ویژگیهای آشکار سرمایه داری و همه جوامع طبغاتی ، نابرابری جنسی بین زن ومرد است. مردها در اقتصاد ، فرهنگ ، سیاست و زندگی و روشنفکری برترند و زنان نقش زیردست و فرمانبردار را بازی می کنند.

این نابرابری جنسی نشانه آشکار جامعه طبغاتی از همان آغاز یعنی چند هزار سال پیش است، و در تمام به سه مرحله اصلی آن ادامه داشته است: بردگی ، فئودالیسم ( بزرگ مالکی) و  سرمایه داری.به سبب برتری طبیعی آنهاست. در این افسانه ها چنین آمده که برتری مردان پدیده ای اجتماعی در یک مرحله خاص تاریخی نبوده  ، بلکه قانون طبیعی است.بنا به ادعای این افسانه نیرومندی فیزیکی و ویژگیهای  روانی موهبتی است که طبیعت به مردان بخشیده است. این جامعه طبقاتی بود نه طبیعت، که زنان را به رده پایین تر و مردان را به رده بالاتر کشانید.

تو مطالب قبلی که براتون گذاشتم تا اینجا رسیدیم که رهبری زنان در جامعه ابتدایی ، بر سلب حق از مردان پایه گذاری نشده بود ولی جامعه طبقاتی ، تاکید اصلی را بر وظائف حیوانی_ مادی گذاشت . و این دستبرد به زنان اب استفاده از یک افسانه دوگانه اجرا شد. از یکسو مادری ، نمایانگر بلایی بیولوژیکی بوذ که از اندامهای زاینده زنان بر می خاست ... برای دلداری به زنان و پوشاندن وضعیت درجه دوم شهروندی آنها ، به ستایش مادران پرداخته و آنها را از هاله تقدس ، توانایی ذاتی ، احساس و دانشی همیشگی ، فراتر از درک مردان برخوردار نمودند. قدسیت و خوار شمردن ، دو روی یک سکه دستبرد اجتماعی به زنان در سیستم جامعه طبغاتی است.

در جوامع ابتدایی ، مادر بودن نه نشانه فرودستی بود و نه بالی طبیعی ، بلکه موهبت بزرگ طبیعی شمرده می شد. مادری به زنان قدرت و آبرو مبخشید.

آنچه برای نژاد انسانی سرنوشت ساز بوداین واقعیت بود که مادری به کار منجر ش و با هم آمیزی مادری و کار بود که نخستین سیستم اجتماعی بشر پایه گذاری شد.

این مادران بودند که برای نخستین بار ، کار کردن را در پیش گرفتند و در نتیجه ، راه رسیدن به انسانیت را نمایاندند....  در آن زبان ها ( زبان مردم بدوی) واژه مادر، برابر با ( تولیدگر – زایش گر ) است.

این نتیجه را نمی خواهیم بگیریم که زنان به طور طبیعی گونهء برترند. زنان یا مردان از تکامل طبیعی پدید آمده، و هر یک نقش گریز ناپذیر خود را بازی می کنند

 

منبع: آزادی زنان – نوشته ایولین رید – ترجمه افشنگ مقصودی- نشر آذین


تاریخ : جمعه 87/7/5 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه، در معرض شدیدترین برخوردها قرار داشته اند. از یکسو تحت سیطره عوامل سودجوی حاکم بر جامعه بوده و از سویی دیگر مورد پرخاش و ستمگری مردان همان جامعه قرار دارند. و یا به عبارت دیگر ، هم کارفرمایان از آنها بهره کشی می کنند و هم در خانه از طریق بردگی خانوادگی سنم می بینند. نا آگاهی از ریشه های این ستم باعث شده که انان برای مقابله با آن به راههایی به غیر از آنچه واقعیت داشته کشیده شوند.

زنان در جامعه پیش از شهر نشینی از نظر اقتصادی مستقل و از نظر جنسی آزاد بودند. آنان به شوهران ، پدران و کارفرمایان مرد برای گذران زندگی وابسته نبوده ، و برای هرآنچه که جلوی آنها می انداختند فروتن و سپاسگزار نبودند. در جامعه اشتراکی زن و مرد با هم به سود همه جامعه کار می کردند و در درآمد خود بر پایه ای برابر ، شریک بودند . بر اساس آداب و رسوم خود ، شیوه زندگی جنسی خود را تعیین می کردند. زمان عهد قدیم (( پذیرنده)) نبودند تا پشتیبان بخواهند ، زیر بار زور بروند ، فریب بخورند و استعمار شوند. بلکه به سان موجودی تولید کننده و زاینده ، رهبران مورد مورد قبول جامعه مادرسالار بوده و در نزد مردان آبرو و احترام بسیار داشته اند.این زنان آزادی خواه به درستی می اندیشند که همانگونه که از اندامهای زایشی و جنسی برخوردارند ، دارای مغز و استعداد نیز هستند

زنان نماینده نیمی از نوع بشرند.

نتیجه نشان میدهد که پیش از برقراری سیستم کنونی جامعه ما ، جامعه ای بگونه ای بسیار متفاوت وجود داشته که در پاره ای از حوزه های روابط بشری ، اگرچه نه در همه آنها ، برتر از جامعه ما بوده است ، زیرا جامعه بدوی بدون طبقه بر دموکراسی اصیل و برابری کامل از جمله برابری زن و مرد استوار بوده است.    


تاریخ : یکشنبه 87/6/24 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

روزانه تعداد زیادی از مردم از جنبه های متفاوت رفتارهای خشونت آمیز متاثر می شوند که این رفتارها ربطی به نژاد، فرهنگ ،سن، مقدار پول یا حتی ناتوانی های شخصی افراد ندارد، در واقع خشونت ربطی به تفاوت ها ندارد و در هر شرایطی می تواند صورت گیرد. رفتارهای خشونت آمیز علیه زنان که شامل نمونه های رفتاری زیادی می باشد به اشکال متفاوت فیزیکی، روحی، عاطفی مشهود می باشند که تمام اشکال آن جرم محسوب می شوند. شخص آزاردهنده می تواند از افراد خانواده،رفیق عشقی،همسر فعلی یا قبلی،آشنای دور یا حتی یک غریبه باشد.امروزه خشونت زندگی میلیون ها زن دارای مراتب اقتصادی،اجتماعی و علمی متفاوت را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است و به عنوان مسئله ای که مانع پیشرفت فرهنگی و مذهبی زنان گروه های مختلف می شود همچنان به جا مانده است وموجب تاخیر یا توقف در تکامل حقوق زنان برای مشارکت همه جانبه در جامعه می باشد.

ادامه مطلب...


تاریخ : پنج شنبه 87/6/21 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه ، در معرض شدیدترین برخورد ها قرار داشته اند . از یک سو  تحت سیطره عوامل سودجوی حاکم بر جامعه بوده و از سویی دیگر مورد پرخاش و ستمگری مردان همان جامعه قرار دارند. و یا به عبارت دیگر ، هم کارفرمایان از آنها بهره کشی می کنند و هم در خانه از طریق بردگی خانوادگی سنم می بینند. نا آگاهی از ریشه های این ستم باعث شده که انان برای مقابله با آن به راههایی به غیر از آنچه واقعیت داشته کشیده شوند.

زنان در جامعه پیش از شهر  نشینی از نظر  اقتصادی  مستقل  و  از نظر جنسی  آزاد بودند .  آنان به شوهران  ، پدران  و کارفرمایان مرد برای گذران زندگی وابسته نبوده  ، و برای هرآنچه که جلوی آنها می انداختند  فروتن و  سپاسگزار نبودند . در جامعه اشتراکی زن و مرد با هم به سود همه جامعه کار می کردند و در درآمد خود بر پایه ای برابر ، شریک بودند . بر اساس آداب و رسوم خود ، شیوه زندگی جنسی خود را تعیین می کردند. زمان عهد قدیم (( پذیرنده)) نبودند تا پشتیبان بخواهند ، زیر بار زور بروند ، فریب بخورند و استعمار شوند. بلکه به سان موجودی تولید کننده و زاینده ، رهبران مورد مورد قبول جامعه مادرسالار بوده و در نزد مردان آبرو و احترام بسیار داشته اند.این زنان آزادی خواه به درستی می اندیشند که همانگونه که از اندامهای زایشی و جنسی برخوردارند ، دارای مغز و استعداد نیز هستند

زنان نماینده نیمی از نوع بشرند.

نتیجه نشان میدهد که پیش از برقراری سیستم کنونی جامعه ما ، جامعه ای بگونه ای بسیار متفاوت وجود داشته که در پاره ای از حوزه های روابط بشری ، اگرچه نه در همه آنها ، برتر از جامعه ما بوده است ، زیرا جامعه بدوی بدون طبقه بر دموکراسی اصیل و برابری کامل از جمله برابری زن و مرد استوار بوده است.                                   




  • قالب وبلاگ | قالب وبلاگ | بلاگ اسکای