ملکه بیش از ?? کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریـــــــــــوش بزرگ . هرودت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریـــــوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشکر کشی های داریوش یاور فکری و روحی داریوش بزرگ دانسته است.
در زیر نمونه هایی از زنان پر افتخار ایران باستان آماده است :
? دریاسالار بانو ارتمیز :
نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ??? پیــش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خــشایارشاه رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت میکرد .
تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی برجستگی و متانت سرآمد تمامی زنان آن روزگار نامیده اند.
در ایران باستان اهمیت بســـیاری به مقام زن و مرد داده شده است . زن را بانوی خانه (مون پثنی) می نامیده اند و مرد را (مون بد) یا مدیر خانه می نامیده اند. در نسخه های دینی ایران باســــــتان زنان شوهردار از اجرای مراسم دینی معاف بودند . زیرا تشکیل خانواده و پرورش یک جامعه نیک کردار که یکی از ارکان آن تربیت مادر است بزرگترین عمل نیک در کارنامه زنان ثبت می شده است.
در زیر نمونه هایی از زنان پر افتخار ایران باستان آماده است :
یوتاب :
سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشــــــاهی داریوش سوم بوده است. وی در نبرد با اسکندر گجــستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در تنگ تکاب راه را بر اسکندر بست .
ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. با این حال هم آریوبرزن و هم یوتاب درراه میهن کشته شدند و نامی جاویدان از خود بر جای گذاشتند.
بانوی شایسته دیگری را که در دوران قاجار بایستی به نیکوئی یاد کرد، ملک زاده خانم یا عزت الدوله یگانه خواهر ناصرالدین شاه و دختر محمد شاه و جهان خانم( مهدعلیا) است. این بانوی جوان در شانزده سالگی به فرمان و خواسته ناصرالدین شاه و با ناخرسندی و ستیز مهد علیا( مادرش) با صدر اعظم چهل و سه ساله ایران، امیر کبیر که ازهمسر اولش جدا شده بود ، پیوند زناشوئی بست. این عروسی در روز جمعه 22 ربیع الاول از سال 1265 هجری (160 سال پیش) با تشریفات سلطنتی ویژه ای به پا شد.
شاه ایران، پایداری شاهنشاهی و آینده کشور را بسته به وجود امیر کبیر می دانست و این پیوند افتخاری بود که از سوی شاهنشاه به امیر ارزانی می شد. اعتماد السلطنه در یادداشتهای روزانه خود می نویسد:«...اعلیحضرت اقدس شهریاری محض تقویت حال او و یأس دیگران از صدارت ، میرزا تقی خان را به شرف مصاهرت (دامادی) قرین مفاخرت ساخت.»ادامه مطلب...
فاطمه یا فاطمه سلطان، مادر امیر کبیر صدر اعظم نامی ایران است که خدمات ارزنده او به کشور و ملت ایران سرآغاز بیداری و پیشرفتهای علمی و اقتصادی کشور در آن زمان بود.
در دامن این زن فرهیخته، مردی از تبار ادب و میهن دوست با قابلیتهای سیاسی پرورش یافت و به افتخارات ایران و ایرانی افزود. فاطمه سلطان، دختر استاد محمد بنا اهل فراهان بود. استاد شاه محمد، در خدمت خانواده قائم مقام بود و به کارهای ساختمانی و بنائی آنها رسیدگی می کرد. این بانوی با تجربه دانا و فداکار در دورانی که امیر کبیر به فرمان ناصرالدین شاه به کاشان تبعید شد، همراه فرزندش به آن شهر رفت و شاهد کشته شدن او بود. فاطمه زنی دانا بود و به خواندن و نوشتن هم آشنائی داشت. در دورانی که زن خانه نشین و زندانی می شد و تحصیلات تنها شایسته دخترانی از خانواده های اشرافی و با معلم سرخانه بود، توانائی این زن را به خواندن و نوشتن بسیار باید ارج داد. در یکی از یادداشتهای تاریخی که از بد روزگار پس از مرگ امیر، شکوه می کند چنین می نویسد:
«...همه رفتند. با ز من ماندم، کسی به دادم نمی رسد...شب و روز به گریه و زاری گرفتارم...»2
در پشت این نامه مهری با عنوان «والده امیر نظام» ثبت شد. ( این نامه و چند نامه ناصرالدین شاه از جمله چند نامه خصوصی تازه ای است که در کتاب میرزا تقی خان امیر کبیر نوشته زنده یاد عباس اقبال در برگهای 374 و 376 دیده می شود.)
شوربختانه، فاطمه سلطان، در دوران زندگی، به سوگ دو فرزند برومند خود، امیر کبیر و میرزا تقی خان و زیر نظام نشست و این اندوه گران و افسردگی را تا پایان عمربه دوش کشید.
1- خواجه تاجدار، پیشین، جلد 1، برگ 229
2- امیر کبیر و ایران، فریدون آدمیت، شرکت انتشارات خوارزمی، 1378، برگ 21.
3- امیر کبیر تجلی افتخارات ملی ، محمد احمد پناهی سمنانی، چاپ اول، پانویس، برگ 83.
4- امیر کبیر و ایران، پیشین، برگ 667.
5- سیاستگران دوره قاجار، احمد خان ملک ساسانی، تهران، گلستان، 1376، بر
.: Weblog Themes By Pichak :.