سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 87/6/22 | 12:0 عصر | نویسنده : بانو

فاطمه یا فاطمه سلطان، مادر امیر کبیر صدر اعظم نامی ایران است که خدمات ارزنده او به کشور و ملت ایران سرآغاز بیداری و پیشرفتهای علمی و اقتصادی کشور در آن زمان بود.
در دامن این زن فرهیخته، مردی از تبار ادب و میهن دوست با قابلیتهای سیاسی پرورش یافت و به افتخارات ایران و ایرانی افزود. فاطمه سلطان، دختر استاد محمد بنا اهل فراهان بود. استاد شاه محمد، در خدمت خانواده قائم مقام بود و به کارهای ساختمانی و بنائی آنها رسیدگی می کرد. این بانوی با تجربه دانا و فداکار در دورانی که امیر کبیر به فرمان ناصرالدین شاه به کاشان تبعید شد، همراه فرزندش به آن شهر رفت و شاهد کشته شدن او بود. فاطمه زنی دانا بود و به خواندن و نوشتن هم آشنائی داشت. در دورانی که زن خانه نشین و زندانی می شد و تحصیلات تنها شایسته دخترانی از خانواده های اشرافی و با معلم سرخانه بود، توانائی این زن را به خواندن و نوشتن بسیار باید ارج داد. در یکی از یادداشتهای تاریخی که از بد روزگار پس از مرگ امیر، شکوه می کند چنین می نویسد:
«...همه رفتند. با ز من ماندم، کسی به دادم نمی رسد...شب و روز به گریه و زاری گرفتارم...»2
در پشت این نامه مهری با عنوان «والده امیر نظام» ثبت شد. ( این نامه و چند نامه ناصرالدین شاه از جمله چند نامه خصوصی تازه ای است که در کتاب میرزا تقی خان امیر کبیر نوشته زنده یاد عباس اقبال در برگهای 374 و 376 دیده می شود.)
شوربختانه، فاطمه سلطان، در دوران زندگی، به سوگ دو فرزند برومند خود، امیر کبیر و میرزا تقی خان و زیر نظام نشست و این اندوه گران و افسردگی را تا پایان عمربه دوش کشید.

1- خواجه تاجدار، پیشین، جلد 1، برگ 229
2- امیر کبیر و ایران، فریدون آدمیت، شرکت انتشارات خوارزمی، 1378، برگ 21.
3- امیر کبیر تجلی افتخارات ملی ، محمد احمد پناهی سمنانی، چاپ اول، پانویس، برگ 83.
4- امیر کبیر و ایران، پیشین، برگ 667.
5- سیاستگران دوره قاجار، احمد خان ملک ساسانی، تهران، گلستان، 1376، بر




  • قالب وبلاگ | قالب وبلاگ | بلاگ اسکای