سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 87/8/7 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو
دوستان عزیز همشهری و هموطن...
در چنین روزی به مناسبت فتح شهر بابل؛ از بزرگترین شهرهای جهان باستان به دستور کوروش بزرگ یا همان شاه دادگر آمده در تورات عزیز و ذوالقرنین در قران کریم؛ منشوری بروی لوح گلی در چند بند نگاشته شد که محتوای آن فقط در یک جمله خلاصه می شد:
        "از امروز همه آدمیان در اندیشه و گفتار و کردار آزادند."
این بزرگترین هدیه یک انسان به هم نوعش است. همان سان که در تورات آسمانی هم سلیمان هاناوی گفته: "دیگر کسی بروی هم نوعش شمشیر نخواهد کشید و خون او را نخواهد ریخت." این روز را به همین مناسبت از سوی تمام مردان و زنان آزاد؛ کشورهای جهان حتا در آفریقا و سازمان ملل بجز در زادگاه کوروش (ایران!!؟؟) جشن می گیرند. ما و شما نیز ای جوانان ارجانی از آزادشدگان بدست آن مرد بزرگ هستیم از یوغ بندگی و بردگی که توانستیم بین رفتن به سرزمین مادریمان اورشلیم یا ماندن در سرزمین پارس با کمال افتخار سرزمین پادشاهی کوروش بزرگ را انتخاب کنیم و اینک بعد از بیش از 3 هزار سال همچنان با افتخار ارجان را سرزمین مادری خود و پدر آزادمردمان کوروش می نامیم. برای آگاهی از داستان جذاب ساخت این منشور  به ادامه مطلب سری بزنین. در منشور کوروش آمده:


... I am Cyrus. King of the world. When I entered Babylon... I did not allow anyone to terrorise the land... I kept in view the needs of people and all its sanctuaries to promote their well-being... I put an end to their misfortune. The Great God has delivered all the lands into my hand; the lands that I have made to dwell in a peaceful habitation.....
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم به استوانه کوروش استوانه‌ای سفالین است که در سال539پیش از میلاد به فرمان کوروش دوم هخامنشی شاهنشاه ایران ساخته شده و دور تا دور آن مجموعه‌ای از سخنان و دستورات شاهنشاه به خط میخی بابلی نقش گردیده است. این استوانه که به عنوان «اولین منشور حقوق بشر» در جهان شناخته می‌شود[1][2[3]، در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده بوده است.

اکتشاف

در حدود سال 1285 خورشیدی (1879-1892 )به هنگام کاوشهای باستان‌شناسی در بابل در میان‌رودان، هورمزد رسام، باستان‌شناس بریتانیایی آسوری‌تبار، استوانه سفالین موسوم به کوروش کبیر را یافت که شامل نوشته‌هایی به خط میخی بود.[4] جنس این استوانه از گل رس است، 23سانتی‌متر طول و 11سانتی‌متر عرض دارد و دور تا دور آن در حدود 40 خط به زبان آکادی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است. بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال 539 پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست نبونید (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل، نویسانده شده‌، به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده‌است. در حال حاضر این لوح سفالین استوانه‌ای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

از سوی دیگر در سال‌های اخیر آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای که آن را از آن نبونبید پادشاه بابل می‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانه کوروش بزرگ، از سطر‌های 36 تا 43  است. پس از این کشف، این پاره از لوح استوانه‌ای که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید. در جریان جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی ایران، منشور کوروش به رغم مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش در آمد.5]

ساخت منشور

کوروش دوم، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل تاج‌گذاری کرد و اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرینمردوک که کهن‌ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار گرفت.

جایگاه

این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود[2] و در سال 1972 میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد[نیازمند منبع]. بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود[6].
استوانه‌ای،
کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصر فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک خدای بابلی به انجام رسانده‌ است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و کشور سومر به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها در میان‌رودان و غرب ایران برگردانده است. پس از آن، کوروش می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند به میهن‌شان برگردانده است. در این نوشته اشاره‌ی مستقیمی به آزادی قوم یهود از اسارت بابلیان نشده، اما با مطالعه و پژوهش منابع تاریخی مشخص شده است که آزادی یهودیان بخشی از سیاست کوروش پس از فتح بابل بوده  برگردان بخشی از متن این منشور چنین است[?][??][??]:
  • خط 20: من کوروش‌ام، پادشاه جهان، پادشاه بزرگ، شاه توانمند و برحق، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهارسوی (جهان).
  • خط 21: پسر کمبوجیه، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان، نوه‌ی کوروش، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان، نبیره‌ی چیش‌پیش، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان،
  • خط 22: از دودمانی که همیشه پادشاه بودند؛ (من کسی هستم) که مردوک و نبو (خدایان بابل) فرمانروایی‌اش را گرامی می‌دارند، و با خرسندی قلبی پادشاهی‌اش را خواستارند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم،
  • خط 23: در میان شادی و پایکوبی در کاخ شاهی (بابل) به تخت نشستم. مردوک، خدای بزرگ، اراده کرد که قلب من شرسار از عشق برای بابل باشد، و من هر روز او (مردوک) را نیایش کردم.
  • خط 24: ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم ترس و رنج بر مردم کشور سومر و اکد وارد آید.
  • خط 25: من برای برقراری صلح در بابل و (سایر) شهرهای مقدس این کشور سخت کوشیدم. در مورد اهالی بابل که او (نبونید) آنها را به بیگاری گماشته بود، این (بیگاری) اراده‌ی خدایان و درخور مردم نبود.
  • خط 26: من به اضطراب آنان پایان دادم و آنها را از بیگاری رهانیدم. مردوک، خدای بزرگ، از کردار (نیک) من خشنود شد،
  • خط 27: و برکت و مهربانی‌اش را به من ارزانی داشت، هم به من که او را می‌ستایم، هم به کمبوجیه که فرزند من است، هم به همه سپاهیان من
  • خط 28: ما همگی در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم،
  • خط 29: همه شاهان جهان، از دریای بالا تا دریای پایین، و شاهان چادرنشین سرزمین‌های باختری، همه آنها،
  • خط 30: خراج سنگین برای من آوردند و در بابل بر پای من بوسه زدند
  • خط 31: از نینوا، آشور و شوش، اکد، اشنونا، زَمبان، مه‌تورنا و دِیر تا منطقه گوتیان و شهرهای مقدس آن سوی دجله، آنچه که ویران شده بود را از نو ساختم و نیایشگاه‌هایی را که برای سالها ویران مانده بودند بازسازی کردم،
  • خط 32: و پیکره‌های خدایانی را (که در بابل جمع شده بود) به نیایشگاه‌های خود بازگرداندم. من (همچنین) تمام ساکنین پیشین این شهرها را گردآوردم و به سرزمین‌های خود بازگرداندم.
  • خط 32: همچنین به دستور مردوک، خدای بزرگ، پیکره‌ی خدایان سومر و اکد را که نبونید با خشمگین ساختن خدای خدایان به بابل آورده بود، به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم
  • خط 33: باشد که این خدایان هر روز از بِل و نبو (نام 2 خدا) بخواهند که
  • خط 35) برای زندگانی بلند و ازدیاد برکت من دعا کنند. باشد که (این خدایان) به خدای من، مردوک، بگویند: «کوروش، پادشاهی که تو را گرامی می‌دارد، و پسرش کمبوجیه (را از یاد مبر).
  • خط 36: مردم بابل پادشاهی مرا گرامی داشتند، و من صلح و آرامش را در این سرزمین برقرار ساختم»
 

برگرفته از وبلاگ برادران ارجانف




  • قالب وبلاگ | قالب وبلاگ | بلاگ اسکای