زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه، در معرض شدیدترین برخوردها قرار داشته اند. از یکسو تحت سیطره عوامل سودجوی حاکم بر جامعه بوده و از سویی دیگر مورد پرخاش و ستمگری مردان همان جامعه قرار دارند. و یا به عبارت دیگر ، هم کارفرمایان از آنها بهره کشی می کنند و هم در خانه از طریق بردگی خانوادگی سنم می بینند. نا آگاهی از ریشه های این ستم باعث شده که انان برای مقابله با آن به راههایی به غیر از آنچه واقعیت داشته کشیده شوند.
زنان در جامعه پیش از شهر نشینی از نظر اقتصادی مستقل و از نظر جنسی آزاد بودند. آنان به شوهران ، پدران و کارفرمایان مرد برای گذران زندگی وابسته نبوده ، و برای هرآنچه که جلوی آنها می انداختند فروتن و سپاسگزار نبودند. در جامعه اشتراکی زن و مرد با هم به سود همه جامعه کار می کردند و در درآمد خود بر پایه ای برابر ، شریک بودند . بر اساس آداب و رسوم خود ، شیوه زندگی جنسی خود را تعیین می کردند. زمان عهد قدیم (( پذیرنده)) نبودند تا پشتیبان بخواهند ، زیر بار زور بروند ، فریب بخورند و استعمار شوند. بلکه به سان موجودی تولید کننده و زاینده ، رهبران مورد مورد قبول جامعه مادرسالار بوده و در نزد مردان آبرو و احترام بسیار داشته اند.این زنان آزادی خواه به درستی می اندیشند که همانگونه که از اندامهای زایشی و جنسی برخوردارند ، دارای مغز و استعداد نیز هستند
زنان نماینده نیمی از نوع بشرند.
.: Weblog Themes By Pichak :.