• وبلاگ : جامعه بانوان
  • يادداشت : جايگاه زن در دين زرتشتى
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    +

    زنداني کردن زنان به هنگام زائيدن طفل مرده نيز رايج بود. در اين هنگام مزداپرستان مي‌بايد در جايي بي‌آب و علف، اتاقکي بسازند و زن را به آنجا ببرند. زن موظف بود در آن اتاقک چند جام از آميخته پيشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد در حاليکه تا سه روز حق نوشيدن آب را نداشته است (ونديداد، از مجموعه اوستا، گزارش استاد جليل دوستخواه، جلد دوم، ص ??3 تا ???)

    آذرباد مهرسپندان در اندرزهاي خود که تنها خطاب به مردان نوشته شده است، سفارش مي‌کند که تا جاي ممکن مانع از رفتن زنان خود به بيرون از خانه شوند. اما چنانچه به ناچاري زنان قصد خروج از خانه را داشته‌اند، موظف بوده‌اند با حجاب کامل و پوشش يکدست سر تا پا در انظار همگان ظاهر شوند و چنانچه کمترين آرايش و زيور خود را به ديگران نشان مي‌داده‌اند، شايسته جهنم دانسته مي‌شده‌اند (بنگريد به بخش‌هاي گوناگون از کتاب ارداويراف‌نامه). البته زنان اشراف در جامعه طبقاتي زرتشتي ساساني از اين قاعده و بسياري قواعد ديگر معاف بوده‌اند.

    زندگي زناشويي زن نيز زير نفوذ عميق موبدان بود. دختر موظف بود در سن ? سالگي با شوهري که برايش انتخاب مي‌کرده‌اند، ازدواج کند و اگر به مدتي طولاني از اينکار سرباز مي‌زند و زندگي بدون شوهر را ترجيح مي‌داد، سزاوار مرگ بود. اين مجازات همچنين براي زني که به قهر شوهر خود را ترک گفته بود نيز در نظر گرفته مي‌شد (شاهنشاهي ساساني، تورج دريايي، ترجمه مرتضي ثاقب‌فر، ص ??3 تا ???). زنان مي‌بايد سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو مي‌زدند و مي‌پرسيده‌اند که آقايش دوست دارد امروز چه کاري برايش انجام شود. با اين حال، زنان حق تقاضاي طلاق و حق تصرف جهيزيه خود را داشته‌اند. اما پس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهيزيه خود را نداشته‌اند.

    مردان طبقه اشراف مي‌توانسته‌اند بدون محدوديت زنان متعدد بگيرند. به هر تعدادي که امکانات مالي نگهداري از آنان را داشته باشند. همچنين مردان مي‌توانسته‌اند تا در صورت فقر و ناتواني زن خود را بفروشند و يا در صورت ناباروري خود، آنان را براي مدتي معين در اختيار مرد ديگري بگذارند و در واقع اجاره دهند (ماتيگان هزار دادستان، بخش سوم). دستوراتي شبيه اين در ميان اديان ديگر نيز ديده شده است، اما چنين به نظر مي‌آيد که جامعه هرگز از اين اجازه منفعت‌طلبانه موبدان استقبال نکرده است.

    ازدواج با محارم يا «خْـويدودَه» بدون در نظر داشتن رضايت يا نارضايتي زن، به گستردگي تبليغ مي‌شد. بطوريکه گناه مرد لواط‌کار تنها در صورتي پاک مي‌شد که با مادر يا خواهر و يا دختر خود وصلت مي‌کرد (خرده مقالات، بيژن غيبي، چاپ آلمان، ص 3??). با اينکه موضوع ازدواج با محارم اينروزها به شدت تکذيب و براي توجيه و تحريف آن کوشش‌هاي زيادي مي‌شود، اما منابع و اسناد مکتوب زرتشتي و غير آن بسيار فراوان‌تر از آنند که جايي براي ترديد باقي بماند. سراسر بخش مفصل و طولاني هشتادم از کتاب سوم «دينکرد» به بحث در اين باره پرداخته و جزئيات آنرا به دقت بازگو کرده است. جزئياتي مانند حق‌الارث دختري که در عين حال زن پدر خود نيز هست و موارد ديگر. (دينکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسي از بهروز فضيلت؛ ترجمه انگليسي از م. شکي.)